ابراهیم حاتمی کیا در اختتامیهی جشنواره فجر ۹۶ با نطقی جنجالی و عجیب، تمام توجهات را به خود جلب کرد و با اختلاف زیاد به چهرهی این جشنواره تبدیل شد. آقای حاتمی کیا پس از سالها فیلمسازی دولتی به صورت علنی از خط فکری خود دفاع کرد و گفت افتخار میکند که فیلمساز نظام و فیلمساز وابسته است. او که با حال عصبانی به روی صحنه آمده بود، نتوانست عصبانیتاش را مخفی کند و با قدرت تمام به مجری مراسم تاخت و مراتب تند اعتراض خود را به گوش مدیران تلویزیون رساند. وی چندین بار با انگشت، رضا رشیدپور را نشانه رفت و گفت امثال رشیدپور که از جنس سینما نیستند، باعث ضربه خوردن سینما شدهاند. حاتمی کیا حتی از تلویزیون هم انتقاد کرد که چرا فضا را در اختیار چنین افرادی قرار دادهاست و گفت شکایت خود از تلویزیون را به خدا میبرد.
جملهی دیگری هم توسط فیلمساز دفاع مقدس گفته شد:
اف بر اون فردی که برمیگرده و فیلم به وقت شام رو میگه فیلم کمدی است.
اما چرا باید حاتمیکیا تا این اندازه عصبانی شود؟ چه کسی بود که فیلم «به وقت شام» حاتمی کیا را یک کمدی خوانده بود و از آن انتقاد کردهبود. ویدیوی زیر را ببینید:
در این ویدیو، امیر قادری در برنامهی تلویزیونی هفت که باز هم رضا رشیدپور مجریگری آن را بر عهده داشت، نظر خود را دربارهی فیلم بیان کرد. امیر قادری که از خبرنگاران و منتقدان سینما است و یک رسانهی سینمایی به نام کافه سینما دارد، فیلم حاتمی کیا را با فیلمهای هارور زامبی دههی ۷۰ هالیوود مقایسه کرد و گفت از آن فیلمهایی است که بیش از آنچه بترساندتان، شما را به خنده وامیدارد. قادری در این برنامه گفته که شما میتوانید با تمام وجود این فیلم را ببینید و بخندید و بیان کرد که حاتمی کیا یک فیلم بد گرانقیمت ساختهاست. این حرفها برای آقای حاتمی کیا گران تمام شد و در اولین فرصتی که پیدا کرد، آن هم از میکروفون اختتامیهی یک جشن سینمایی سعی کرد جوابیهای قاطعانه به آن بدهد. در این میان، چند موضوع باید مطرح شود:

- آیا نباید از یک فیلم انتقاد کرد؟ در تمام دنیا رسم است که پس از ساخت یک فیلم، منتقدان و اهل فن سینما مینشینند و در مورد بالا و پایین و کم و زیاد آن بحث میکنند. اصلا در جریان همین نقدها است که مردم میفهمند کدام فیلم خوب است و کدام یک ارزش دیدن ندارد. خیلیها هستند که نقدهای یک منتقد خاص را دنبال میکنند و چون به نقطه نظرات او بها میدهند، شنیدن نظر این شخص برایشان اهمیت دارد. خیلیها با شنیدن نظرات همین کارشناسها به تحقیق در مورد موضوعات خاص مشتاق میشوند. حالا آقای حاتمی کیا میگوید چرا به فیلم من انتقاد میکنید؟! چرا کار من را زیر سوال میبرید؟ جناب آقای حاتمی کیا این بودجهای که شما فیلمات را با آن میسازی از جیب همین مردم آمده و صداوسیما اگر ادعای مردمی بودن دارد، باید سعی کند به مردم نشان دهد که پولشان کجا خرج میشود. این اصلا بد نیست. شما خودت را داخل سیستم میدانی؟ همه این را قبول داریم. اما نباید خودت را Maestro بدانی و از انتقاد مبرا باشی. چه خوشت بیاید چه خوشت نیاید. این یک قانون است که برای ادامهی فعالیت باید به آن پایبند باشی.
- حالا به فرض که شما حق داشتی و حالا که به انتقاد دیگران از خودت و فیلمت اعتراض داری، بخواهی آن را مطرح کنی. اما بردار عزیز من، جناب آقای حاتمی کیا! هر چیزی جا و مکانی دارد. در اختتامیهی جشنوارهی فجر و اصولا هر جشن دیگری روال بر این است که اگر قرار باشد کسی تجلیل شود و کارش مورد تقدیر قرار بگیرد، شخص به روی سن میآید و از اینکه کارش را دیدهو پسندیدهاند تشکر میکند. من به این کاری ندارم که آیا شما لایق گرفتن جایزه بودهای یا اینکه برای خالی نماندن عریضه و بیکلاه نماندن سر شما از این نمد تعداد جایزهها را بیشتر کردهاند. به این هم کاری ندارم که خودت هم اعتراف کردی ۳۰ سال است روی این سن میآیی و میروی و جایزه گرفتن برایت تازگی ندارد. اما آیا فکر نمیکنی که جای بدی را برای اعتراض کردن انتخاب کردی؟ رضای رشیدپور میگوید از شما برای شرکت در برنامهی هفت دعوت کرده و شما خودت حاضر نشدهای در این برنامه شرکت کنی. آیا آنجا و در برنامهی زندهای که از نظر تعداد مخاطب دست کمی از اختتامیهی جشنواره ندارد، فضا برای دفاع کردن وجود نداشت؟ آیا به نظر شما در آن برنامه از نظر حرفهای و تخصصی موقعیت برای بحث و مجادله مناسبتر نبود؟
- مورد دوم را هم نادیده میگیرم و فرض میکنم شما حق داشتی در مقابل دوربین خبرنگاران داخلی و خارجی و در یک جشن سینمایی، آنهایی که به ساحتات اسائهی ادب کردهاند را ادب کنی و گوششان را بپیچانی که البته توانستی این کار را هم بکنی و رییس وقت صدا و سینما را مجبور کردی به صورت رسمی عذرخواهی کند. اما من معتقدم که ای کاش تنها به لحن تند قناعت میکردی و آن اشاره رفتنهای چندباره با انگشت را انجام نمیدادی. در حین صحبت آنقدر آتشی شده بودی که واقعا یک لحظه عنان از کف دادی. طوری که وقتی خم شدی تا از روی زمین چیزی که افتاده را برداری، ما فکر کردیم میخواهی چیزی را به سمت رشیدپور پرتاب کنی. بادی لنگوئج (Body Language) انتخابیات در خطاب قرار دادن مجری را نه من پسندیدم و نه مردم شریف ایران؛ مردمی که سالها با «آژانس شیشهای» خاطره داشتهاند و از اینکه فیلمسازی مثل شما وجود دارد که میتواند با ساختن فیلمهایی مثل «چ» و «به رنگ ارغوان» و «بادیگارد» سویهی موافق را نمایندگی کند، خوشحال بودند.
خراب کردی آقای حاتمی کیا؛ بدجوری هم خراب کردی. الان دیگر همه آن جملهی معروف علی معلم را به یاد میآورند که گفته بود حاتمی کیا بچهی لوس سینمای ایران است. متاسفانه این اتفاق در خاطرهی مردم باقی خواهد ماند.
منبع عکس کاور این پست، سایت Getty Images است. عکس را نخریدهام. به هر حال ارزش و اعتبار عکس به همین سایت تعلق میگیرد.