همین چند وقت پیش بود که پس از اصرارهای فراوان توانستم خواهرخانومم را راضی کنم تا یک گوشی هوشمند مدرن بخرد. فکر میکردم که پس از خرید، تجربهی نابی از کار کردن با یک گوشی موبایل در انتظارش خواهد بود؛ اما نمیدانستم که این خرید، تازه شروع یک داستان بزرگ است.
زهرا خودش بلد بود برنامههای مورد نیازش را روی گوشی نصب کند و در این زمینه، نیازی به کمک نداشت. مشکل از آنجا شروع شد که از او خواستم روی موبایلش اسکایپ نصب کند تا بتوانیم با او و مادرخانومم تماس تصویری داشته باشیم. اینجا بود که به مشکل برخوردیم. زهرا زیاد اهل ایمیل و ساخت اکانت نبود و به ندرت در شبکههای اجتماعی جدید ثبت نام میکرد. به همین دلیل، مراحل ساخت حساب کاربری اسکایپ کمی برایش سخت بود و همین شد که گفت: محمد باید خودت یکبار بیایی و برایم درستش کنی. اما من با این حرفها قانع نمیشدم و فکر میکردم میشود این کار را به انجام رساند. پس از اصرارهای فراوان من و راهنماییهای مکرر از پشت تلفن و نتیجه نگرفتن، بیخیال شدم و گفتم که لابد قرار نیست این اتفاق رخ دهد. بعد از مدتی، یادم افتاد نرمافزار دیگری به نام ایمو (IMO) هم هست که مراحل ثبت نام سادهای دارد و هرکس بتواند یک حساب تلگرام بسازد، میتواند به سادگی یک حساب ایمو هم داشته باشد. سریع موضوع را به زهرا گفتم و او برنامه را نصب کرد و چند دقیقه بعد توانستیم تماس تصویری را برقرار کنیم! به همین سادگی.
تکنولوژی باید ساده باشد
قضیهی زهرا، یکی از بیشمار مواردی است که سختی استفاده از تکنولوژیهای مدرن را نشان میدهد. نمیدانم شما هم به این موضوع دقت کردهاید یا نه؛ اما وبسایتهای مطرح، کمکم به این نتیجه رسیدهاند که استفاده از ایمیل برای کاربران در حین ثبتنام کمی مشکلزا است و از سرعت رجسیتر شدن آنها کم میکند. به همین دلیل سعی میکنند به مشتری حق انتخاب بدهند تا به جای وارد کردن آدرس ایمیل، شماره موبایلش را که دمدستیتر است وارد کند و مراحل ثبتنام و Verify شدن با سرعت بیشتری انجام شود. تکنولوژی اگر بتواند راههای آسانتر را به جای راههای سخت کنونی پیدا کند، خواهد توانست ضریب نفوذ خود در جامعه را افزایش دهد. همین حالا چند فرد مسن میشناسید که بتوانند بدون کمک گرفتن از فرزندان و نوههای خود از یک موبایل یا کامپیوتر استفاده کنند؟ واقعا تعداد کمی هستند که موفق به این کار میشوند.
تکنولوژی باید Intuitive باشد

واقعا من برای این کلمه معادلی سراغ ندارم. همین Intuitive بودن بهترین صفتی است که میتوان استفاده کرد. معنا و مفهومش هم این است که تکنولوژی باید مطابق خواست و ارادهی جامعه رفتار کند و برای حل هر مشکل، یک راه حل مطابق انتظار داشته باشد. مثالی در این مورد میزنم. شما یک برنامهی جدید روی کامپیوترتان نصب میکنید و میخواهید ظاهر کلی برنامه را تغییر دهید. اولین چیزی که به ذهن هر کاربری خطور میکند، استفاده از منوی View برای انجام دادن این کار است. حال اگر توسعهدهندهی برنامه، مطابق با پیشبینی کاربر در منوی View این امکان را گنجانده باشد، یک برنامهی Intuitive تولید کردهاست؛ اما اگر به جای منوی View تصمیم بگیرد از منوی Edit این کار را انجام دهد، از چارچوب Intuitive بودن خارج شدهاست. تمام شرکتهای مدرن و امروزی سعی میکنند در تولیدات سختافزاری و نرمافزاریشان، به این نکته پایبند باشند و یکی از وظایف تیم UI/UX هر سازمان، وفادار ماندن به این اصل است.
تکنولوژی جدید باید توان برقراری ارتباط داشته باشد
این یکی را در زمانهی مدرن خودمان بیشتر حس میکنیم. این دقیقا همان فاکتوری است که باعث میشود انواع دستگاههای جدید، ادعای اسمارت (Smart) بودن یا هوشمندی داشته باشند و ادعا کنند که میتوانند نیازهای شما را پیشبینی کنند. تولید یک لباسشویی هوشمند یا مثلا یک یخچال فریزر هوشمند چه منطقی میتواند داشته باشد جز این که بخواهد نشان دهد توانایی برقراری ارتباط دارد؟ حتما تلویزیونهای جدیدی که توانایی تشخیص چهرهی کاربر دارند را دیدهاید. زمانی که مقابل این تلویزیونها قرار میگیرید، چهرهی شما بلافاصله اسکن میشود و تلویزیون سعی میکند برنامههایی مطابق با سلیقهتان را به شما نمایش دهد. مثالهایی که زدم، نمونههای خوبی از تلاش تولیدکنندگان در برقراری ارتباط با مشتری / مصرفکننده هستند و میخواهند از این راه، میزان رضایت مشتری از خرید را افزایش دهند. بحث بسیار جدید اینترنت اشیا (IoT) را هم در همین گروه طبقهبندی میکنم. اینکه مثلا مبل سالن پذیرایی شما بتواند با توجه به حال روحی یا میزان دمای هوا، محیط مناسبی را برای نشستن در اختیار شما قرار دهد یا اینکه بتوانید با استفاده از ساعتی که در دست دارید، قفل در ورودی منزل را باز کنید مثالهایی از مبحث اینرنت اشیا به شمار میروند؛ دنیایی از تجهیزات مجزا که به واسطهی اینترنت در ارتباط با یکدیگر هستند و هدف نهاییشان، ایجاد حس رضایت در مشتری از زندگی در دنیای جدید است.

و در آخر، تکنولوژی باید تکنولوژی باشد
تمام مواردی که مطرح شدند، در جایگاه خود مهم و باارزش هستند. اما تکنولوژی باید بتواند نشانی از مدرنیته را در خود داشتهباشد و از اصول اولیهی این صنعت فاصله نگیرد. یعنی باید رد و نشانی از پیشرفت را در خود داشته باشد و سعی نکند به دنبال زنده کردن مباحث قدیمی برود. مثالی که در ذهن دارم، شاید کمی ناخوشایند باشد و به همین دلیل، پیشاپیش از بابت مطرح کردناش عذرخواهی میکنم. در نظر بگیرید یک تولیدکننده تصمیم بگیرد آفتابهی مدرن بسازد و با مجهز کردن آن به تکنولوژی اینترنت اشیا بخواهد خاطرهبازی کند! کاملا مشخص است که چنین ایدهای شکست خواهد خورد و مردم آن را پس خواهند زد.
به همین دلیل است که میگویم تکنولوژی باید تکنولوژی باشد و تکنولوژیای که تکنولوژی نباشد، تکنولوژی نیست. گرفتید؟ اوکی!