روز چهارم اقامت من در کرمانشاه با تاسوعا همزمان شد. همایش راهبری علی بابا در ۲ روز تاسوعا و عاشورا برگزار نمیشود و قرار است در این ۲ روز، کمی با همگروهیها تمرین کنیم. این کار در یک بازهی ۲ساعتهی قبل از ظهر انجام میشود و باقی روز برای خودمان است. من به استفاده از این زمان برای تفریح در شهر فکر میکنم و در کنار آن، یکی از بنیادیترین حرفهای مطرح شده در همایش را زیر ذرهبین میبرم.
رد اختیار انسان (Free Will) و تاکید روی اینکه بر اساس تحقیقات علمی، مغز انسان توانایی تصمیمگیری ندارد یکی از مهمترین حرفهای مطرح شده در این همایش بود. این نظریه که بر اساس تحقیقات بنجامین لیبت (Benjamin Libet) به دست آمده است، اعتراض علنی و ضمنی شرکتکنندگان را به همراه داشت. اما برگزارکنندگان پشت سرهم میگفتند این مقاومت در پذیرفتن، مربوط به ذهن شما است! شما دارید نسبت به برهم خوردن قوانین دنیایتان مقاومت نشان میدهید و این طبیعی است.
من کمی نسبت به این حرف تحقیق کردم و دربارهی آزمایشهای بنجامین لیبت، نتایج جالبی را به دست آوردم. در آزمایش لیبت از تعدادی داوطلب خواسته شد تا بعد از اعلام اپراتور، دکمهای که روبریشان قرار دارد را فشار دهند. در مدت انجام آزمایش، فعالیت مغزی فرد داوطلب توسط دستگاه fMRI کنترل میشد و همین کنترل مغزی، منجر به نتایج آزمایش لیبت شدند. در این آزمایش، لیبت دید که حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلی ثانیه زودتر از اینکه داوطلب کلید را فشار دهد، مغز او فعالیتهای خفیفی را شروع میکند. نتایج این آزمایش، راه را برای عدهای باز گذاشت تا تفسیر به رای بکنند و اختیار انسان را به کلی زیر سوال ببرند. اینجا باید چند نکته را اعلام کنم که در ادامه، آنها را به ترتیب اولویت و اهمیت خواهید دید.
اول اینکه در تفسیرهای برداشت شده از این آزمایش، به تاخیری که بین تصمیمگیری برای عمل کردن و خود عمل وجود دارد، توجهی نشده است. طبق یافتههای من، تصمیمهای ما در ذهن (Mind) گرفته میشوند و سپس به مغز (Brain) میروند. باز این را فهمیدم که سرعت انتقال سیگنالهای عصبی (Neural Signals) در مغز محدود است. در نتیجه از زمان گرفته شدن تصمیم برای عمل تا انجام خود عمل، باید از یک حالت ذهنی (Mind State) به یک حالت مغزی (Brain State) برویم و سپس فرمان حرکت، آن هم با محدودیت سرعتی که در انتقال سیگنالها وجود دارد، صادر شود. این خودش منجر به یک تاخیر (Delay) میشود و همین تاخیر، راه را برای سواستفاده متریالیستها باز میگذارد تا تفسیرهای عجیبی از آزمایش لیبت بکنند. به نظر من، اصلا نمیتوان این نظریه را برای رد اختیار مبنا قرار داد.
تاخیر قابل مشاهده در نتایج آزمایش لیبت، راه را برای سواستفاده متریالیستها باز میگذارد تا تفسیرهای عجیبی از آن بکنند.
دوم اینکه به نوع اجرای تست آقای لیبت و برداشتهایی که از آن شده، انتقادهای جدی وارد است. تا جایی که من متوجه شدم، خود بنجامین لیبت هیچوقت از نتایج آزمایشهایش به این نتیجه نرسید که اختیار انسان به کلی کشک است. این دیگران بودند که فکر کردند خیلی زرنگ هستند و این تفسیرها را از نتایج تحقیقات آقای لیبت به نام خودشان کردند. اکثر این ادعاها هم در جایی مطرح شدهاند که نفعی برای مطرحکننده داشتهاند. من قویا فکر میکنم از نتایج آزمایش بنجامین لیبت سواستفاده شده است. خود آزمایش هم ظاهرا خطاهای غیرقابل انکاری دارد. اگر قرار باشد زمان ارسال دستور از مغز به عضلهها را اندازه بگیریم و بگوییم که قبل از فشرده شدن دکمه، مغز خودش را برای عمل کردن آماده کرده بود، به نظرم دچار یک خطای بزرگ شدهایم.

آن اسمی که خود آقای لیبت روی نتایج آزمایش میگذارد، پتانسیل آمادگی (Readiness Potential) مغز است و هیچ حرفی از رد اختیار زده نشده است. مغز یک عیب کوچک دارد که احتمالا همین باعث شده تا خیلیها به اشتباه بیفتند. مغز از زمانی که دستور را از ذهن دریافت میکند تا زمانی که دستور را برای عضلات بفرستد، یک تاخیر نیم ثانیهای دارد. حالا مغز عزیز ما برای اینکه بتواند این تاخیر نیم ثانیهای را جبران کند، از نیم ثانیه قبل از تحریک شدن، آماده است تا عکسالعمل نشان دهد. در واقع خودش را نیم ثانیه به عقب شیفت میدهد تا در فکر و عمل ما ناهماهنگی به وجود نیاید و این دو با هم سینک باشند. ظاهری چیزی که آقای لیبت در آن آزمایش کذایی دید و به دنیا اعلام کرد، همین مکانیسم شیفت زمانی مغز است. اگر عدهای دوست دارند عیوب ذاتی مغز را به نداشتن اختیار تعبیر کنند، در این کار آزاد هستند.
سوم اینکه بگوییم مغز ما به صورت آگاهانه تصمیم نمیگیرد و این کار به صورت غریزی یا به هر شکل دیگری برنامهریزی شده است، به یک دلیل مهم واقعا مضحک است. چطور میشود که ما با اختیار خودمان بیاییم و با زبان خودمان بگوییم که هیچ اختیاری نداریم؟ یعنی انسان با اختیار خودش دارد اختیار را از خودش سلب میکند؟ هیچ عقل سلیمی چنین چیزی را قبول میکند؟
چهارم اینکه گویا آزمایشهای آقای لیبت در دههی ۸۰ و ۹۰ قرن گذشته میلادی انجام شدهاند و از آن زمان به بعد، کسی چنین آزمایشی انجام نداده است. این قضیه برای من، چیزی شبیه ماجرای رفتن انسان به ماه است. اگر آن زمان توانستهاند چنین کاری انجام بدهند، چرا حالا دیگر کارهایی از این دست انجام نمیشود؟ مگر دستگاههای علمی قویتر و بروزتر نشدهاند؟ مگر علم نوروساینس پیشرفت نکرده است؟ چرا این آزمایش تکرار نمیشود؟ نکند مثل رفراندوم عمومی، ترس از این داریم که نتایج مطابق میل ما نباشند؟ این سوالی است باید از خودمان بپرسیم.
منبع عکس کاور این پست، سایت Aeon است.
در کسب یقین نسبت به کم سوادی شما همین بس که باور دارین انسان تا به حال قدم به روی ماه نگذاشته است . همین حرف کافیست تا مخاطب دست از اتلاف وقت بر سر خواندن نوشته ی شما بکشد . نباید هم باور کنید چون عقایدتان سخت تر از همیشه در معرض انقراض است و ترسش در جانتان رخنه کرده . ثانیا با ارجاع به کدام پروژه ی علمی ، ذهن را جدا از مغز دانسته و این را یک پیش فرض مستحکم قرار می دهید؟ ثالثا چجور محققی هستید که نمی دانید این آزمایش بارها تکرار شده و… ادامهی کامنت »
حقیقتن وقت تلف کردن خوندن متن شما و هیچ چیز عاید خواننده نمیشه، اول آنجا که آزمایشات دیگری صورت گرفته دوم آنجا که ضعف شما به وضوح مشخص در نقد شما به عدم اراده آزاد سوم این که ابتدا پالس ها فرستاده میشه و بعد تصمیم گیری صورت میگیره در حقیقت پالس فرستاده شده تعیین کنندس و قبل تصمیم و عمل کردن چهارم این که تصویری که برای متن انتخاب کردید رو صرفا برای جلب توجه گذاشتید که بس کار زشت و توهین کننده ای به خوانندس و در همین تصویر میمون که اشاره به تکامل داره ارتباطی نداره به… ادامهی کامنت »
محمد جواد عزیز
من به این که نوشتهام، نوشته کارشناسانه نیست کاملا آگاهم.
اما براش مطالعه کردم و برداشت خودم رو نوشتم.
عذرخواهی میکنم اگه وقتت رو تلف کردم و بابت چیزهای دیگهای که بهشون اشاره کردی.
ممنون دوست عزیز که مسولیت پذیری، اگه خواستی میتونی مقاله خود ایشون بخونی البته ترجمه نشده که بالا ذکر کردم، مستند the brain هم هست نوشته های کانت، البته به نظرم پذیرش این که من عاملی هستم که در رویداد و اتفاقات خودم تاثیر گذار هستم البته نه به صورت آزادی اراده شاید بتونه کمک کنه یا این مسله که مغز ما با توجه به بین الاذهانی بودنش فرای ماده در نظر گرفته بشه و شاید با توجه مسله سیاحت نفس کانت بشه نقد کرد عدم اراده آزاد رو، دوست دارم رفیق جدید، خیل مخلصم خوشحال شدم
این که گفتید این ازمایشها تکرار نشده نشان از بی اطلاعی شماست دوست عزیز ده ها ازمایش دیگر صورت گرفته از جمله ازمایش پاتریک هاگاردو …….
سلام
کاشکی یه مقداری دقیقتر توضیح میدادید.
ولی مرسی که نظرت رو مطرح کردی.