چه بگویم که خاموش ماندن بهتر از حرف زدن است. ای کاش این خبر بیرون نمیآمد و کسی نمیفهمید که هواپیمای اوکراینی را به اشتباه زدهاند. البته چه اشتباهی؟ مگر آدم میتواند در برابر چنین ضایعهی بزرگی از کلمهی اشتباه استفاده کند؟ اشتباه کردن حد و مرز میشناسد و نباید همیشه در مواقع ضروری به این کلمه پناه ببرد.
واقعا در داغ این اتفاق چه میتوان کرد؟ آن هم در چنین برههی حساسی از زمان که ناامیدی و یاس در سراسر کشور پراکنده شده است؟ واقعا درست در همین موقع باید میفهمیدیم که چه بلایی به سرمان آوردهاند؟ آنهمه خداخدا کردیم که شایعهها اشتباه باشند و هواپیما خودش سقوط کرده باشد. البته که در آن شرایط هم داغ بزرگی به دلهایمان مانده بود؛ ولی برگشتن ورق و اعلام این خبر باعث شد تا تیر خلاصی بر پیکرهای نیمهجان جامعهی ایرانی وارد شود. واقعا جوان ایرانی بعد از شنیدن این خبر دیگر چطور میتواند کمر راست کند؟ ما چگونه میخواهیم به ساختن آیندههایمان فکر کنیم وقتی که امیدمان به زندگی را از دست دادهایم؟ وقتی میدانیم که کسی از مظلومیت ما دفاع نخواهد کرد و در مواقع لزوم و تا جای ممکن، کرده را ناکرده میانگارد؟
و یک عذرخواهی ساده؟ همین؟ عذر میخواهیم که به اشتباه ۱۷۶ نفر بیگناه را روی آسمان کشتیم؟ عذر میخواهیم که بر اثر خطای انسانی، هواپیمای اوکراین را موشک کروز شناسایی کردیم؟ بالاغیرتا این حرف را خودتان قبول میکنید؟ من معمولا عادت ندارم که دربارهی مسائل سیاسی و اجتماعی بنویسم و اصلا هدفام از بلاگنویسی، حرف زدن دربارهی مسائل اینچنینی نبوده و نیست. ولی چهکار باید بکنم وقتی با شنیدن این خبر دیگر دست و دلام به هیچ کاری نمیرود؟ واقعا نمیتوانم ساکت بنشینم و حرف نزنم و تنها نظارهگر باشم. نمیتوانم این گرد مرگی که بر چهرهی اطرفیانام نشسته را ببینم و دم برنیاورم. نمیتوانم خشم فروخوردهی قابل تشخیص در نگاههایشان را ببینم و فکر کنم که همهچیز اوکی است. ما علاوه بر آن ۱۷۶ نفر، میلیونها امید را هم در این حادثه از دست دادیم. چهکسی در سوگ این امیدهای قربانیشده زار میزند؟
من امروز مثل دیوانهها بودم. اصلا نمیدانستم که دارم چهکار میکنم. کاری از دستام برنمیآمد و آن کاری که به من سپرده بودند را هم نمیتوانستم درستوحسابی انجام بدهم. مدام سایتهای خبری را چک میکردم. نیازی هم نبود کار خاصی بکنم. خیلی ساده گوگل میکردم Iran تا ببینم سایتهای خبری دربارهی ما چه میگویند. انگار هنوز هم برایم مهم بود که چهرهی ایران از نگاه دیگران چهشکلی است. آنها که چیز خوبی دربارهی ما نمیگفتند؛ جالب اینجا است که رسانههای ایرانی هم چیز خوبی نمیگفتند. حرف اصلی در میان تمام خبرها این بود اعتماد مردم به رسانههای ایرانی از بین رفته است و دارند اخبار را از خارجیها طلب میکنند.
و وای از این اطلاعرسانی ضعیف. وای از این صداوسیمایی که در جریان پوشش دادن این حادثه، ضعیفترین عملکرد تاریخ را از خود به جای گذاشت. اینهمه خبر دروغی که در قالب راست مطلق به مردم عرضه کردند را چطور توجیه میکنند؟ این اعتماد از دسترفته را چگونه میخواهند برگردانند؟ چطور میخواهند کوتاهی مسلم و محرزشان را پاسخگو باشند؟ واقعا چگونه انتظار دارند که مردم تنها آنها را به عنوان منبع رسمی اخبار بشناسند؟ خودشان هم میدانند که چطور گند زدهاند و میدانند که در عرصهی رسانه، مردم دیگر تره هم برایشان خرد نمیکنند. همین شد که تکتک مدیران رسانهها و نشریات دست به عذرخواهی زدند و از مردم پوزش خواستند. ولی آیا این لیاقت را دارند که به خاطر انجام ندادن وظیفهی حرفهایشان بخشیده شوند؟ آنها دلیل میآورند که خبرهای رسمی بهشان اعلام میشده و باید همان خبرها را کار میکردهاند. این دلیل اصلا قابل قبول نیست؛ خبرنگاران ما در کمال راحتطلبی و بدون تحقیق، تنها به منتشر کردن بیانیههای ساختگی بسنده میکردند. من هیچیک از اهالی رسانه را در این خصوص نخواهم بخشید.
امروز یکی از کانالهای تلگرامی همزمان با اعلام خبر سقوط هواپیمای اکراینی توسط موشک سپاه، ترک موسیقی «خط بکش» از محسن نامجو را توی مطالباش گذاشت و صدای محزون نامجو دوباره این داغ قدیمی را زنده کرد. آیا واقعا باید دور ایران را خط کشید و بیخیالاش شد؟ نمیدانم؛ شاید اینهمه نیروی ویژهای که امروز در خیابانهای شهر ایستاده بودند، میخواستند همین را بگویند.
امروز واقعا یکی از سیاهترین روزهای عمرم بود.
عنوان مطلب را با الهام از روی مطلب عصر ایران انتخاب کردم.
منبع عکس کاور این پست، سایت Getty Images است.
سلام اخیرا دو جنگنده آمریکایی به هواپیمای ایرانی مسافربری ماهان که عازم بیروت بود برخلاف تمام قوانین هوانوردی تجاوز کردن. به طوری که تصویر جنگنده ها از داخل هواپیما هم مشخص بود و فیلم هم گرفته شده. آقای سماک چرا در این خصوص ننوشتی؟ مسافرهاش زخمی شدن ولی چون آمریکایی ها خواستن شما هم مثل شبکه های مثل ایران انترنشنال، بی بی سی و غیره بایکوت کردید؟ مگه ایرانی نبودن؟ مگه خلاف تمام قوانین نبوده؟ مگه زخمی نشدن؟ چرا سکوت کردید؟ چرا شما مثل ستون ششمی همچون ایران اینترنشنال (همون خود فروخته های سعودی و انگلیس)، بی بی سی و… ادامهی کامنت »
سلام
من خبرگزاری نیستم و اصلا هم دوست ندارم قاطی مسایل سیاسی بشم.
چیزی که دربارهاش نوشتم، من رو عمیقا تحت تاثیر قرار داده بود و همین الان هم بخاطرش ناراحتم.
فکر میکنم تفاوت بین این دو اتفاق به حدی هست که نیاز نباشه دربارهشون توضیح اضافهای داده بشه. احتمالا شما خودت هم میدونی بین این دو موضوع چه تفاوتهای فاحشی وجود داره.
راستش اصلا متوجه نشدم چی شد که شما این ۲ تا موضوع رو با هم مقایسه کردی.
سلام متوجه نشدم. یعنی اگر هواپیمای مسافربری رو جنگنده تعقیب کنه و براش مزاحمت جدی، غیراخلاقی و غیرقانونی ایجاد کنه میشه سیاسی؟! شما خودت یا دوستانتون داخل اون پرواز بودی باز هم میگفتی سیاسی؟! در اینکه حادثه تلخی در مورد هواپیمای اوکراین بوده شکی نیست. ولی خون با خون فرقی نداره. البته این دیدگاهه منه. قسمتی از فرمایشتون گفتید که “تفاوت بین این دو اتفاق نیاز به توضیح نداره”، بله تفاوت هست ولی ظاهرا چون طرف مقابل آمریکایی بوده و عمدا هم اقدام کرده تفاوت داره درست مثل هدف گرفتن پرواز مسافربری در تیر ۶۷، و اون هم بی تفاوتی… ادامهی کامنت »
ایرانی عزیز
ببین این موضوع هنوز ابعادش مشخص نشده. هنوز دربارهی چرایی وقوع این اتفاق حرف و حدیث هست.
به نظرم ندونسته نباید قضاوت کرد.
خشونت و جنگطلبی تحت هر شرایطی محکومه. ولی اگه باعث و بانیش خودی باشه، دیگه خیلی دردش بیشتره.
حرف هایی که باید زده میشد در کامنت قبلی بنده گفته شد. متاسفانه پاسخی از جانب شما در اغلب موارد ذکر شده دریافت نشد. هر اقدامی توسط جنگنده برای هواپیمای مسافری محکومه. اینکه شما میگید درباره چرایی اش بحث است واقعا باعث تاسفه. یا اینکه میگید “جنگ طلبی خودی” این هم جای بحث داره. ژنرال خوش سابقه مملکت رو در کشور همسایه و با یک فرمانده دیگه از همون کشور ترور میکنن اون هم توسط یک نیروی بیگانه که از ۱۰ هزار کیلومتری اومده اینجا و جالبه خودشون هم گفتن ترور کردیم!!!، اون وقت این میشه “جنگ طلبی خودی”. ای… ادامهی کامنت »
ببین دوست عزیز من
قبلا هم گفتم. من دربارهی همه چیز و همه کس نمینویسم.
از طرفی، سوگیری خاصی هم ندارم و طرز فکرم رو مطرح میکنم؛ درست مثل خود شما که به طور مشخص داری همین کارو انجام میدی.
و همونطوری که خودت هم گفتی، هر کسی میتونه طرز فکر خاص خودش رو داشته باشه.
بابت درک این موضوع ازت ممنونم.
آقای محترم شما به صدا و سیما حمله می کنید خوب، خوب بود به بی بی سی و ایران اینتر نشنال و خیلی دیگر از رسانه های دیگر نیز می تاختید که عمری کازرشان دروغ پردازی است و البته که شما از کجا می دانید صدا وسیما می دانسته و دانسته این حرف را زده اما شبکه های معاند عمری است که دانسته چه دروغ ها و چه تهمت ها زده اند شما اشتباه یک نفر در سپاه که شاید بهترین عمل را در بدترین شرایط ممکن انجام داده (اگر دشمن بود شاید انسان های بیشتری کشته می شدند و… ادامهی کامنت »
بله… شما درست میفرمایید.