آنهایی که در زمینهی برند و برندینگ کار میکنند، خیلی خوب میدانند که ایجاد برندآگاهی (Brand Awareness) کار یکی دو روز نیست؛ یعنی نمیشود با یک تبلیغ آنلاین یا آفلاین به بهترین و شناختهشدهترین برند تبدیل شد. این کار، یک پروسهی مستمر است و باید به صورت پیوسته انجام شود.
گاهی برای ایجاد برندآگاهی موثر لازم است چندین کار تبلیغاتی را به صورت همزمان پیش ببرید و در خیلی از موارد هم نباید در کوتاهمدت انتظار بازدهی داشته باشید. اینکه از کمپینهای برند اورنس انتظار افزایش فروش داشته باشید، انتظار نابجایی است. به دست آوردن توجه مشتری زمان میبرد و به دست آوردن مشتریِ آماده به خرید، در مراحل بعدی اتفاق میافتد. بیایید چند تکنیک ایجاد برندآگاهی را با هم مرور کنیم.
شرکت نباشید، شخص باشید
این را بارها گفتهام و فکر میکنم که مهمترین نکتهای است که میتوان بیان کرد. تقریبا هیچکس دوست ندارد با کسی که میخواهد پولاش را از او بگیرد، همصحبت شود. لازم است با همان کیفیتی که برای دوستتان وقت میگذارید، برای مشتریتان هم وقت بگذارید. مشتری باید حس کند که شما مثل دوست او هستید و هدف اول و آخرتان به دست آوردن پول نیست. باید برای شناخت مخاطب، اخلاق و رفتارش، داستانهای زندگیاش و تمام چیزهای دیگری که در یک رابطهی دوستی مطرح میشوند، زمان صرف کنید. یادتان باشد که ایجاد اعتماد، پیششرط برقراری هر رابطهای است.
اجتماعی باشید
این مورد به نوعی یک بیان دیگر از مورد قبلی است. آنهایی که بیشتر با دیگران میجوشند و میگویند و میخندند، بهتر میتوانند در دل دیگران جا باز کنند. از همین صحبت کردنها است که خیلی چیزها را یاد میگیریم و فرصت پیدا میکنیم تا خودمان را برای دیگران معرفی میکنیم.
هدف نباید صرفا فروش بیشتر باشد. هر زمانی که هدف برندتان تنها فروش بود، مطمئن باشید که حتی در صورت به دست آوردن پول هم کسبوکارتان دائمی نخواهد بود. برقراری ارتباط، شرط اصلی ماندگاری یک برند است. این کار با وجود شبکههای اجتماعی خیلی آسان شده و بسیاری از شرکتها سعی میکنند از پتانسیل شبکههای اجتماعی برای این کار استفاده کنند.
لازم هم نیست توی شبکههای اجتماعی دائما از خودتان و محصولتان حرف بزنید. سعی کنید دربارهی چیزهایی که برای مخاطبتان جذاب است پست بگذارید و توی بحثهای آنها شرکت کنید. از مخاطب سوال بپرسید و حس مشارکت را به وجود بیاورید. با این کارها برندآگاهی را ایجاد میکنید و آن را افزایش میدهید. این نوع از تاثیرگذاری روی برندآگاهی را خیلی راحت میتوانید اندازه بگیرید.
داستانگو باشید
مردم داستانها را دوست دارند. حال اگر این داستانها دربارهی انسانهای دیگر باشند و واقعیت هم داشته باشند، شیفتهی آنها خواهند شد. سعی کنید داستانهای مربوط به برندتان را برای مردم تعریف کنید و با این شکل، مردم را با خودتان همراه کنید. داستانگویی یک هنر است و برندی که بتواند از این هنر به شکل درست استفاده کند، برندهی بازی خواهد بود. مردم توی ذهنشان داستانگوها را بهتر ارزیابی میکنند و به آنها دید مثبتی دارند.
باید سعی کنید داستانهایی دربارهی موسس شرکتتان، دربارهی موفقیتها و شکستهایتان و موارد دیگر اینچنینی ایجاد کنید و بعد از گذاشتن آنها در کنار محصولاتتان، برای ایجاد فروش تلاش کنید. مردم داستانها را میخرند، نه محصولات را! فراموش نکنید که داستانهایتان باید واقعی باشند تا خریدار داشته باشند.
اشتراکگذاری را تسهیل کنید
فرقی نمیکند یک محصول باشد یا یک پست بلاگ یا یک ویدیو؛ سعی کنید امکان به اشتراکگذاری را در سادهترین حالت ممکن به مشتریانتان بدهید. اگر کسی از داستان شما خوشاش آمد، باید بتواند آن را خیلی ساده با دوستان و آشنایاناش شریک شود. این همان تکنیک بازاریابی دهان به دهان (Word of mouth) است. با استفاده از این تکنیک، مشتریان شما به دوستان خود میگویند که از خدمات برند شما استفاده میکنند. با این کار، اعتمادی در آن اشخاص سوم ایجاد میشود که ایجاد کردناش توسط خود شما، زمان و هزینهی زیادی در بر خواهد داشت.
اگر کسی ببیند که دوست یا فامیلاش دارد از یک سرویس استفاده میکند، خیلی راحتتر به آن اعتماد میکند. حداقلاش این است که شما به هدف ایجاد برندآگاهی دست پیدا خواهید کرد.
منبع بخش زیادی از این نوشته، سایت HubSpot است.
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.