مدتها بود که میدانستم گوگل تگ منیجر (Google Tag Manager) را باید یاد گرفت. میدانستم که ابزار بسیار کارراهاندازی است و نسبت به گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) قابلیتهای خیلی خیلی بیشتری را برای اندازهگیری در اختیارم قرار میدهد. اما با این تمام دانستهها هر بار که تگ منیجر را باز میکردم، از عظمت ابزاری که مقابلام قرار گرفته بود خوف میکردم و نمیدانستم که از کجا باید شروع کنم. چندین بار سعی کردم با ویدیوهای جولیان از کانال یوتوبی Measure School خودم را به این ابزار جذاب نزدیک کنم؛ اما هر کاری کردم نشد که نشد. شاید بخشی از این نشدن به تنبلی خودم برمیگشت؛ شاید هم قرار نبود آن زمان کار کردن با این ابزار فوقالعاده را یاد بگیرم. جلوتر که آمدم، بورسیهی تحصیلی CXL را شناختم و آنجا با استاد قابل احترامی به نام کریس مرسر (Chris Mercer) آشنا شدم.
کریس مرسر استاد اندازهگیری دیجیتال بود. چرا میگویم بود؟ او استاد بوده و هست؛ اما من تازه شناختمش. قبلا چندین بار در سایت دیجیتال مارکتر (Digital Marketer) این موجود عجیب و موقشنگ (!!) را دیده بودم. ولی اصلا نمیدانستم سطح دانشاش چقدر است و در چه موضوعی تبحر دارد. انستیتوی CXL باعث و بانی این شد تا متوجه شوم کریس اهل GA و GTM است و حسابی خودش را در دنیای اندازهگیری دیجیتالی غرق کرده است. ابتدا یک دورهی گوگل آنالیتیکس از او دیدم و پس از چند روز، دورهی ابتدایی گوگل تگ منیجر را هم گذراندم. همان دورهی ابتدایی GA را که گذراندم، متوجه شدم این آدم چه هیولایی است و به قول فرنگیها کلا به لیگ دیگری تعلق دارد.
کریس مرسر برای هر کدام از کارهای قابل انجام در آنالیتیکس، چندین و چند راه پیش پایت قرار میداد. همین کار را برای تگ منیجر هم میتوانست انجام دهد. با گذراندن این دو دورهی ابتدایی، کلی چیز مفید یاد گرفته بودم و واقعا حس میکردم آدم دیگری شدهام. ولی با این یادگیری، خلا بزرگتری را هم احساس میکردم. از یک طرف میدیدم که کلی چیز دیگر برای یادگیری تگ منیجر باقی مانده است و از طرف دیگر میدیدم باید دانش جاوا اسکریپت (Javascript) را هم در خودم تقویت کنم.
لابد میپرسید مگر تگ منیجر نیاز به برنامهنویسی هم دارد؟ اگر از جاهای مختلف دربارهی این ابزار شنیده باشید، حتما این را هم شنیدهاید که با GTM از وابستگی به برنامهنویسها خلاص میشوید. با این حساب، حتما برایتان سوال پیش میآید که چرا من نیاز به یادگیری جاوا اسکریپت را بیشتر حس کردم. باید بگویم دنیای تگ منیجر آنقدر بزرگ و پیچیده است که علاوه بر قابلیتهای آماده، به این نیاز خواهید داشت که اندازهگیریهای خاص را هم یاد بگیرید. برای یادگیری این موارد، نیاز است به مفاهیمی مثل DOM و DataLayer و خیلی از چیزهای دیگر آشنا باشید. در هر کدام از اینها هم که ورود کنید، حس نادانی من را بیشتر درک میکنید و متوجه میشوید که گوگلیها در اصل این ابزار را ساختهاند که نادانی مارکترها را به رویشان بیاورند! یک بار هم این موضوع را در لینکدین با شبکهی حرفهای خودم به اشتراک گذاشتم. ولی از آنجایی که چنین مسائلی در لینکدین خریداری ندارد، خیلی راحت نادیده گرفته شد.
کارهایی که تگ منیجر برایتان انجام میدهد
خیلی دربارهی شیوهی آشناییام با کریس مرسر حرف زدم؛ چون واقعا نیاز بود که مسائلی از این دست را با شما در میان بگذارم. حالا بیایید کمی دربارهی چیستی گوگل تگ منیجر با هم صحبت کنیم. این ابزار اندازهگیری آنقدر ویژگی خوب و جذاب دارد که نمیدانم از کجا باید شروع کنم.
یکی از خوبیهای تگ منیجر این است که دیگر نیازی به گذاشتن کدهای مختلف در صفحههای وبسایتتان ندارید. اگر با دنیای اندازهگیری در وب آشنا باشید، حتما با این موضوع مواجه بودهاید که هر یک از وبسایتهای سرویسدهنده، برای خدماتشان از شما میخواهند یک کد ترکینگ (Tracking Code) را درون صفحات وبسایتتان بگذارید. برای این کار یا باید دست به دامن تیم فنی شوید یا اینکه خودتان دانش لازم را داشته باشید و خودتان کد را اعمال کنید. اما با وجود گوگل تگ منیجر میتوانید یکبار برای همیشه از شر کدهای ردگیری راحت شوید. البته به صورت کامل که راحت نمیشوید؛ تنها دیگر نیازی نیست کد را داخل صفحهها بگذارید و میتوانید همان کار را با واسطهی گوگل تگ منیجر انجام دهید.
حالا که به کدهای ترکینگ اشاره کردم و از مزیتهای استفاده از تگ منیجر برای پیاده کردن آنها گفتم، باید این نکته را هم مطرح کنم. تنها جایی که بهتر است به جای پیادهسازی با گوگل تگ منیجر، خود کد ابزار را در صفحههایتان قرار دهید، آن مواردی است که میخواهید از ابزارهای Split Testing استفاده کنید. اگر میخواهید از ابزارهایی مثل VWO یا Optimizely استفاده کنید، بهتر است خود کد این ابزارها را در بالاترین قسمت صفحههایتان قرار دهید تا از بروز فلیکر (Flicker) جلوگیری کنید. البته در هنگام نصب گوگل اپتیمایز به کمک تگ منیجر، یک راه پیشنهادی از سمت گوگل ارائه شده است که تا حدودی این مشکل را برطرف میکند.
تگ منیجر در اندازهگیری خیلی از چیزهای مربوط به وب و اپلیکیشن، از گوگل آنالیتیکس سرتر است. در این زمینه دوست دارم به یکی از حرفهای کریس مرسر اشاره کنم. آقای مرسر میگوید گوگل آنالیتیکس ابزار خوبی برای جمعآوری اطلاعات است؛ اما در این زمینه عالی عمل نمیکند. اگر دنبال یک ابزار عالی برای جمعآوری اطلاعات (Collecting) هستید، باید از گوگل تگ منیجر استفاده کنید. از آن طرف، کاری که گوگل آنالیتیکس در انجام دادناش بهترین است، ذخیرهسازی (Storing) اطلاعات است. در نهایت برای نمایش دادن (Displaying) اطلاعات مارکتینگی به بهترین شکل ممکن، به گوگل دیتا استودیو (Google Data Studio) نیاز خواهید داشت. حالا که مجموعهی محصولات مارکتینگی گوگل (Google Marketing Platform) را برایتان لیست کردم، کمی دربارهی چیزهای دیگر هم حرف بزنیم.
به کمک تگ منیجر میتوانید تعاملهای کاربر با سایتتان را به صورت دقیق بسنجید. مثلا میتوانید ببینید که کاربرتان روی دکمهی CTA مورد نظر شما کلیک کرده است یا خیر. یا مثلا میتوانید ببینید که کاربرها چند درصد از وبسایت شما را میبینند و چقدر روی لندینگ پیج شما اسکرول میکنند. این مواردی که مطرح کردم، سادهترین کارهایی هستند که از دست گوگل تگ منیجر برمیآیند. کارهایی که میتوان با این ابزار دوستداشتنی انجام داد، خیلی سطح بالاتر از این چیزهای پیشپاافتاده هستند. اما یک چیز دیگر هم بگویم و این بحث را ببندیم. حتما دربارهی ایونتها (Event) شنیدهاید و طرز کار کردنشان را میدانید. گوگل آنالیتیکس بهتنهایی نمیتواند در ایجاد ایونتها به شما کمک کند و تنها میتواند آنها را اندازه بگیرد. ولی با استفاده از گوگل تگ منیجر بهراحتی میتوانید برای کارهای خاص، ایونت ایجاد کنید و این ایونتها را برای ثبت در تاریخ به سمت گوگل آنالیتیکس بفرستید.
باز هم تاکید میکنم که این کارها سادهترین کارهایی هستند که میتوانید با تگ منیجر انجام دهید. اگر وارد دنیای این ابزار پر رمز و راز شوید، میفهمید که ته ندارد و هر اندازه که دوست داشته باشید، میتواند شما را در خود عمیق کند. من یک چیزی میگویم و شما یک چیزی میشنوید!
تگ منیجر از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
تگ منیجر گوگل ۳ بخش کلی دارد. اگر این ۳ بخش را خوب درک کنید، دیگر میتوانید تا ته قضیه پیش بروید. البته درک کردن این بخشها چندان هم سخت نیست و با یک توضیح ساده میتوانید این مفاهیم ظاهرا سخت را درک کنید. برویم و ببینیم که در تگ منیجر چه خبر است.
۱- تگها (Tags)
تگها آن کارهایی هستند که شما میخواهید انجام شوند. یعنی به قول انگلیسیزبانها در نقش What هستند و خواستههای نهایی شما را شامل میشوند. به عنوان مثال شما یک تگ تعریف میکنید که با آتش کردن (Fire) آن، یک ایونت به سمت گوگل آنالیتیکس فرستاده شود یا مثلا تگ دیگری برای فرستادن یک کانورژن به سمت گوگل ادز استفاده میکنید. اما تگها چه زمانی باید آتش شوند؟ این زمانی است که به تریگرها نیاز پیدا میکنیم.
۲- تریگرها (Triggers)
تریگرها در واقع به When مربوط میشوند؛ یعنی زمانی را که یک تگ باید آتش شود مشخص میکنند. تریگر به معنی ماشه است و با تریگر کردن، شما دارید حکم کشیدن ماشه را صادر میکنید. مثلا میگویید هر وقت کاربری ۳۰ ثانیه در یک صفحه ماند، تریگر فعال شود یا بعد از دیده شدن یک المان مخفی در صفحه، این کار انجام شود. بدون تریگرها، هیچگونه کاری نمیتوان در گوگل تگ منیجر انجام داد.
۳- متغیرها (Variables)
در نهایت به متغیرها میرسیم. متغیرها مشخص میکنند که در قبال تغییر کردن چه چیزهایی باید تریگرها و تگها فعال شوند. شاید کمی توضیح دادناش سخت باشد و شاید باید اینطور بگویم که درک درست متغیرها در تگ منیجر به کمی کار عملی نیاز دارد. اما مثلا میتوانید اینطور در نظر بگیرید که ما میخواهیم هنگام دیده شدن یک صفحهی خاص، یک تگ مشخص را آتش کنیم. دیده شدن این صفحه حکم تریگر را دارد. اما ما از کجا میفهمیم که این صفحه دیده شده است؟ جواب این است که به تغییر URL آن نگاه میکنیم. همین تغییر کردن URL میتواند موضوع را برایتان باز کند. URL یک متغیر است و زمانی که مقدار آن با مقدار مدنظر شما برابر شود، زمان تریگر شدن فرا میرسد.
۲ نوع متغیر وجود دارد: متغیرهای از قبل تعریفشده و متغیرهای قابل تعریف توسط کاربر
۲ نوع متغیر در تگ منیجر وجود دارد. دستهی اول آن متغیرهایی هستند که از پیش تعریفشده (Built-In) هستند و برای استفاده از آنها تنها نیاز است که فعالشان کنید. اما دستهی دیگر، متغیرهایی هستند که خودتان باید برای ساختن آنها دست به کار شوید. این دسته از متغیرها با نام متغیرهای تعریفشده توسط کاربر (User-Defined Variables) در گوگل تگ منیجر شناخته میشوند. ساختن متغیر کار بسیار جذابی است که تجربهی جذابی را هم به همراه دارد. چیزی شبیه به این است که شما برای پختن یک غذا به مقداری سیبزمینی نیاز دارید. اما برای دستیابی به سیبزمینی لازم دارید که خودتان آن سیبزمینی را خلق کنید و این از عجایب گوگل تگ منیجر است؛ زیرا به شما حس خالق بودن میدهد!
خب، حالا که با ۳ بخش اصلی گوگل تگ منیجر، یعنی تگها و تریگرها و متغیرها آشنا شدید، بهتر است ۲ بخش نسبتا فرعی را برایتان توضیح دهم تا دیگر جای هیچگونه سوالی باقی نماند!
۴- نمای کلی (Overview)
اولین بخش فرعی (غیر اصلی) تگ منیجر، بخش نمای کلی (Overview) است. در بخش نمای کلیِ تگ منیجر میتوانید تگهای در حال ویرایش را مشاهده کنید، از آخرین نسخهی در حال اجرا مطلع شوید، تگ جدید بسازید و آخرین تغییرات ایجادشده در Workspace را ببینید. بخش نمای کلی به این منظور این طراحی شده است که دسترسی به تمام بخشهای تگ منیجر را برایتان فراهم کند و با استفاده از آن بتوانید یک درک کلی از چیزهای در حال اجرا پیدا کنید. اما مثل تمام Overviewهای دیگر، نباید زیاد خودتان را با این بخش درگیر کنید؛ زیرا ماجرای اصلی جای دیگری رخ میدهد.
۵- تمپلیتها (Templates)
ممکن است در ابتدای کار به تمپلیتها نیازی نداشته باشید و کارتان بدون آنها هم راه بیفتد؛ اما این بخش را بیدلیل در منوی گوگل تگ منیجر قرار ندادهاند. اگر چرخی در بخش تگهای تگ منیجر زده باشید، متوجه میشوید که خود گوگل قالبهای آمادهای را برای تعدادی از ابزارهای اندازهگیری ساخته و آنجا قرار داده است. با استفاده از تمپلیتهایی که در بخش تگها موجود هستند میتوانید تنها با وارد کردن یک متغیر یا یک ID مشخص، کار ساختن تگ را انجام دهید. اما مثلا برای ابزاری مثل فیسبوک، هیچ تگی ساخته نشده است و برای استفاده از آن مجبور میشوید از تگ Custom HTML استفاده کنید.
اما نیازی به این کار نیست؛ زیرا در بخش تمپلیتها میتوانید عبارت “Facebook” را سرچ کنید و تمپلیت آمادهی آن را به تگهایتان اضافه کنید. بخش تمپلیتها با کمک دولوپرهای خارج از گوگل توسعه پیدا میکند و با استفاده از آن میتوان تواناییهای بیشتری را به تگ منیجر اضافه کرد. دولوپرهای معروف سعی میکنند موارد مورد نیازشان در تگ منیجر را بسازند و خیلیهایشان بعد از ساخت این موارد (تگ و متغیر)، آنها را در گالری تمپلیتها با دیگران به اشتراک میگذارند. به همین خوبی و راحتی! جذاب نیست؟
افراد معروف تگ منیجری
اسم کریس مرسر را آن اوایل زیاد آوردم؛ چون واقعا قابل برایم احترام است و خیلی چیزها از او یاد گرفتهام. ولی میدانید خود کریس مرسر از چه کسی به عنوان استاد خود یاد میکند؟ کسی که کریس به عنوان استاد خود معرفی کند، حتما باید استاد بزرگ گوگل تگ منیجر یا حتی به طور کلی، استاد اندازهگیری دیجیتال باشد. این فرد، کسی نیست جز سیمو آهاوا (Simo Ahava) که تمام دنیای مارکتینگ دیجیتال برایش احترام قائل هستند. سیمو آهاوا علاوه بر اینکه حسابی در دنیای تگ منیجر عمیق شده است، سابقهی زیادی در جاوا اسکریپت هم دارد و میتواند داخل و بیرون GTM را به شما نمایش دهد. هر کسی در هر جای دنیا که باشد و بخواهد تگ منیجر را یاد بگیرد، ناچار است دست به دامن سیمو آهاوا شود.
سیمو آهاوای فنلاندی یک ویژگی خوب دیگر هم دارد: او دربارهی چیزهایی که بلد است، بلاگنویسی میکند و آنها را روی سایت شخصیاش میگذارد. علاوه بر این موارد، در همایشهای تخصصی هم شرکت میکند و خالصانه دربارهی چیزهایی که میداند با دیگران حرف میزند. هر اندازه که بخواهم دربارهی دانش تگ منیجر سیمو آهاوا برایتان بگویم کم گفتهام. او به قدری چیز برای یاد دادن به دیگران دارد که من حتی نمیتوانم درست و حسابی دربارهاش برایتان تعریف کنم.
اما سیمو آهاوا تنها کسی نیست که سعی کرده است تگ منیجر را حسابی شخم بزند. اگر در جریان سرچهایتان راجع به گوگل تگ منیجر به سایت Analytics Mania رسیدید (که حتما میرسید) بدانید که فرد نابغهی دیگری به نام ژولیوس فدوروویشس (Julius Fedorovicius) پشت این وبسایت است. ممکن است جولیوس به اندازهی سیمو آهاوا تکنیکی نباشد یا نتواند به سوالهای جاوا اسکریپتی شما پاسخ بدهد، اما تا آنجایی که نیازی به برنامهنویسی نباشد، میتواند کارتان را راه بیندازد. ژولیوس فدوروویشس دو دورهی خوب یادگیری تگ منیجر هم ساخته است که با عضویت در وبسایتاش میتوانید آنها را بخرید و استفاده کنید (که البته باید به دلار هزینهشان را پرداخت کنید.)
تگ منیجر پایان ندارد
سعی کردم کمی از شوق و علاقهام به گوگل تگ منیجر را با شما به اشتراک بگذارم. اما هنوز راه زیادی برای مسلط شدن بر این ابزار مارکتینگی پیش روی خودم میبینم. تگ منیجر دریا است؛ نه ببخشید اقیانوس است! اغراق نمیکنم و هر آن چیزی که میگویم، درک واقعی من از این ابزار فوقالعاده است. اگر استفاده از آن را شروع نکردهاید، همین حالا دست به کار شوید. اگر هم که همین حالا کلی چیز دربارهی تگ منیجر میدانید، به خودتان ببالید و لطفا دیگران را هم در لذتی که دارید میبرید با خودتان شریک کنید.
منبع عکس کاور این پست، سایت Freepik است.