همهی ما شنیدهایم که کار کردن در یک محیط کار خوب میتواند کیفیت عملکرد کارمندان را افزایش دهد. این موضوع تنها یک فرضیه نیست و پژوهشهای مطالعاتی هم درست بودن آن را ثابت کردهاند. به همین دلیل است که در فضاهای اداری جدید، اتاقهای شیشهای را میبینیم و میتوانیم بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران، جلسهها را درون این اتاقهای شیک و مدرن برگزار کنیم. تاثیر محیط کار روی عملکرد کارمندان آنجایی خودش را نشان میدهد که میبینیم کارمندان با این کار، حس قرار گرفتن در یک محیط حرفهای را به دست میآورند و سعی میکنند بخشی از این تیم موفق باشند. همان مثال اتاقهای شیشهای به خوبی میتواند موضوع را روشن کند. در اتاقهای شیشهای میتوانید افرادی را ببینید که با ماژیکهای رنگی روی دیوارها مینویسند و با انگیزهی زیاد در حال برنامهریزی برای محقق کردن اهداف شرکت هستند. زمانی که شما به چشم میبینید دیگران دارند سعی و تلاش میکنند، بیشتر به خودتان سختی میدهید تا عضوی از این تیم باقی بمانید. این است که هم شما را به جایگاه بهتری میرساند و هم باعث میشود تا شرکتتان عملکرد بهتری را به دست بیاورد.
دربارهی تاثیر محیط کار در روحیهی کارمندان، صحبتهای خوبی در کتاب Pre-Suasion آقای رابرت چالدینی بیان شدهاند که برای خود من واقعا جذاب بودند. علاوه بر اشاره کردن به مثال بالایی، مثال دیگری هم در کتاب آمده که برایتان تعریف میکنم. یک تیم تحقیقاتی مستقل که میخواست برای برنامهریزی و تعیین استراتژی به یک شرکت کمک کند، مجبور بود کل اعضای تیم را بردارد و در محل آن شرکت مستقر شود. این تیم به نتیجه رسیده بود که باید در سالن کنفرانس آن شرکت مستقر شود و به خوبی به تاثیر محیط کار روی اعضای تیم واقف بود. آنها میدانستند که جزئی از آن شرکت نیستند و برای گرفتن حس آن شرکت، باید توانایی زیر نظر گرفتن طرز کار کارمندان را داشته باشند. اما اتاق کنفرانس شرکت از دیوارهای آجری ساخته شده بود و امکان دیدن محیط کار برای اعضای تیم تحقیقاتی فراهم نبود. اینجا بود که آنها تصمیم گرفتند برای شبیهسازی قرارگرفتن در محیط کار، عکسهای موجود از محیط کار این شرکت را پرینت کنند و روی دیوارهای اتاق جلسه بچسبانند. در کمال تعجب، این کار تاثیر مثبت خودش را گذاشت و حس قرارگیری در محیط کار آن شرکت را به اعضای آن تیم تحقیقاتی منتقل کرد. نتیجهی این تصمیم ساده به قدری خوب بود که تیم تصمیم گرفت از این به بعد همیشه آن را انجام دهد.
من رابرت چالدینی را به عنوان یک استاد قبول دارم و بحث روانشناسی رفتاری (Behavioral Psychology) که ایشان خبرهاش هستند، واقعا برایم جالب است. همین آقای چالدینی کاری کرد تا باور کنم برای تاثیرگذاری بیشتر و قانع کردن دیگران برای انجام کار مورد نظرم، باید ابتدا یک بستر را برای آنها فراهم کنم. بستر مکانی و تاثیر محیط کار یکی از همین عوامل هستند. در این زمینه یک مثال از زندگی کاری خودم هم دارم. یادم میآید زمانی که در دیجیکالا کار میکردم، محیط کارمان به مرکز پردازش و انبار کالاها کاملا اشراف داشت. محیط کار تیم ما کاملا ساکت بود؛ اما سعی شده بود که تاثیر قرارگیری در محیط، به صورت مستقیم و همیشگی روی کارمندان وجود داشته باشد. آنجا که بودیم، همواره به مشتریها فکر میکردیم و به همین دلیل هیچوقت از کیفیت کارمان کم نمیشد. حالا میفهمم چرا این تصمیم گرفته شده بود و چه دلیلی بهتر از این که میخواستهاند برای ما بستر ذهنی آماده کنند تا بهتر کار کنیم؟ واقعا تصمیم هوشمندانهای بود و به این دلیل به مدیران دیجیکالا تبریک میگویم. خب، حالا به تاثیر محیط کار روی پرفورمنس کارمندان اعتقاد پیدا کردید؟
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است و اعتبار عکس به عکاس آن Drew Beamer تعلق میگیرد.