جور دیگری باشید تا دنیا برایتان جور دیگری باشد

متفاوت فکر کن

یک جمله‌ی معروف وجود دارد که می‌گوید برای رسیدن به چیزی که تا به حال نداشتی، جوری باش که تا به حال نبودی. حالا یا به همین شکل گفته می‌شود یا چیزی در این مایه‌ها. این که چطور از این جمله استفاده می‌شود مهم نیست؛ بلکه این مهم است که به هر حال، حال آدم را به هم می‌زند. آن‌هایی که از این جمله استفاده می‌کنند، می‌خواهند بگویند که باید در خودت تغییری ایجاد کنی و یک جور دیگر به دنیا بنگری. ولی متاسفانه در دام استفاده از جمله‌های موزون و آهنگین برای باشخصیت جلوه دادن خودشان می‌افتند و از هدف اصلی دور می‌شوند.

این‌ها را چرا دارم می‌گویم؟ چون دیشب یک ویدیوی خوب از مصاحبه‌ی مارک بنیاف (Marc Beniof) و تیم کوک (Tim Cook) در مراسم سالانه‌ی شرکت سیلزفورس (Salesforce) دیدم. این دو بزرگوار داشتند با یکدیگر اختلاط می‌کردند که ناگهان صحبت از تگ‌لاین اپل شد. همان عبارت معروف که می‌گوید متفاوت فکر کن (Think Different). این‌جا بود که تیم کوک خیلی خوب و دقیق، هدف از این جمله و فلسفه‌ی پشت آن را بیان کرد و من را به فکر واداشت.

تیم کوک در برابر مارک بنیاف در مراسم سالانه سیلزفورس به نام دریم فورس
یک غول نرم‌افزاری در برابر یک هیولای سخت‌افزاری | منبع عکس: CNET

با خودم فکر کردم که هر وقت کاری را به سرانجام رسانده‌ام، از خود همیشگی‌ام فاصله گرفته‌ام. تیم کوک خیلی دورادور به این حقیقت اشاره کرد که اگر از خود اصلی‌ات فاصله نگیری، مثل دیگران کار می‌کنی و وقتی مثل دیگران باشی، فرقی بین توانایی‌های تو و آن‌ها وجود ندارد. در دنیایی که توانایی افراد در آن با هم برابر است، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و یک مشت آدم معمولی تا ابد در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند. باید سعی کنی همیشه از نگاه متفاوتی به چیزها نگاه کنی و دائما قالب‌ها را برای خودت بشکنی تا بتوانی یک دستاورد انقلابی داشته باشی. همان چیزی که در دنیای مدرن امروزی، با نام تفکر خارج از چارچوب (Thining Outside the Box) و ایجاد اختلال (Disruption) از آن یاد می‌شود.

در دنیایی که توانایی افراد در آن با هم برابر است، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و یک مشت آدم معمولی تا ابد در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند.

دارم به این فکر می‌کنم که هرگز نباید برای خوشامد این و آن کار کنی. باید همواره سعی کنی خودت را زیر پا بگذاری و اصلا هم کاری به این‌که دیگران چه‌کار می‌کنند، نداشته باشی. این‌ها خیلی جمله‌های کلیشه‌ای هستند و همه می‌دانند که ایدآل‌گرایی خیلی صفت خوبی است. ولی چرا کمتر انسان ایدآل‌گرایی در اطراف‌مان می‌بینیم؟ آقای تیم کوک دارد از تفکری حرف می‌زند که استیو جابز بنیان‌گذارش بوده است. همان استیو جابزی که می‌گفت «من به این کاری ندارم که مشتری چه می‌خواهد؛ مشتری هرگز نمی‌داند که چه چیزی می‌خواهد». استیو جابز اسطوره‌ای به حس درونی خودش نگاه می‌کرد و می‌دید که چه چیزی درست است و در نهایت به همان عمل می‌کرد. اسم‌اش را می‌گذارید خودخواهی و تک‌روی؟ بله، گاهی اوقات باید خودخواه بود و به حرف هیچ‌کسی هم گوش نداد. آن قطب‌نمای درونی است که ما را به سمت درست هدایت می‌کند. پس لطفا سعی کنید مثل بقیه نباشید و متفاوت فکر کنید!

این نوشته خیلی شبیه به یک دل‌نوشته شد. از آن‌هایی که آدم وقتی حوصله‌اش سر می‌رود، برای دل‌خوشی خودش می‌نویسد. نگاه کردم و دیدم که قبلا هم چنین چیزهایی نوشته‌ام. مثلا درباره‌ی این‌که زندگی پایین و پایین دارد، لزوم برقراری رابطه‌ی مستقیم بین تلاش و موفقیت و حتی اینکه چرا کار می‌کنیم؟. به هر حال من هم انسان هستم و گاهی از این احوالات دارم.

منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.

۰ ۰ رای
امتیاز کلی این نوشته
اشتراک
اعلان
guest

0 کامنت
فیدبک اینلاین
دیدن تمام کامنت‌ها