بحث انتشار ویروسی یا همان وایرال (Viral) شدن چیزی است در یکی دو سال اخیر زیاد از زبان ماکترها میشویم. اینکه باید فلانچیز را وایرال کنیم و بترکانیم تا همه دربارهی ما و برندمان صحبت کنند. نوع نگاه هم اینطوری است که یک عکس یا فیلم باحال و جوانپسند میسازی، آن را توی رسانههای اجتماعی وایرال میکنی و بعدش هم وایرال میشود. چیزی که اینجا گفتم، عین حرفهایی است که در دنیای واقعی زده میشود. واقعا تفکر رایج بر این است که ما تصمیم میگیریم که وایرالاش کنیم و بعد هم خودش به صورت طبیعی وایرال میشود.
ولی واقعا وایرال شدن به چه معنا است؟ چه وقتی میتوانیم بگوییم که یک چیز وایرال شده است؟ خب این بحث انتشار ویروسی به این معنا است که پدیدهای به صورت خودبهخودی از جایی به جایی دیگر منتقل و منتشر شود. کلمهی خودبهخودی نقش مهمی در این تعریف دارد و چیزی هم نیست که ما رویش کنترل داشته باشیم. اگر محتوایی که آماده کردهایم، ارزش انتقال دهانبهدهان را داشته باشد، این اتفاق برایش میافتد. ولی حقیقت اینجا است که ما هیچ کنترلی روی قدر دیدن آنها و ویروسیشدنشان نداریم.
حقیقت اینجا است که انتشار ویروسی در رسانههایی اتفاق میافتد که اصطلاحا Earned Media هستند. ویژگی ذاتی چنین رسانههایی این است که خودمان هیچ کنترلی رویشان نداریم. اگر به حد کافی خوب باشیم و خوب عمل کنیم، این رسانهها نصیبمان میشوند؛ اما اگر نباشیم، مطلقا روی خوشی به ما نشان نمیدهند. خیلی راحت میتوان ادعا کرد که انتشار ویروسی محتوا بخشی از استراتژی روابط عمومی است و به همین دلیل است که اندازهگیری آن بسیار سخت است.
چند روز پیش یک خانومی را دیدم که سوشال مدیای یک برند معروف دستاش بود و میخواست یک چیزی را وایرال کند. زمانی که از او پرسیدم منظورش از وایرال کردن چیست، متوجه شدم که منظورش انتشار یک پست در کانالهای اینستاگرامی مختلف است. در واقع ایشان میخواستند از توزیع گسترده محتوا استفاده کند و عنوان اشتباهی را برای این کار در نظر گرفته بود. او نمیدانست منظور از وایرال شدن چیست و باز نمیدانست که این نوع از انتشار، صرفا به صورت ارگانیک (Organic) اتفاق میافتد. او صرفا میخواست هرطوری که شده از این اصطلاح استفاده کند. بیایید از فکر انتشار ویروسی دربیاییم و اینقدر وسواسی به فکر وایرال شدن نباشیم. اگر شایستگیاش را داشته باشیم، ویروسی هم میشویم؛ اما به موقعاش!
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.