آگاهی از برند یا برندآگاهی ترجمهای برای کلمهی Brand Awareness است. منظور از برند آگاهی این است که آیا مردم برند شما را میشناسند و میتوانند آن را متناظر با محصول یا سرویس شما بدانند. هر برندی در کنار کارهای بازاریابی که انجام میدهد، نیاز دارد که برندآگاهی را برای خودش اندازه بگیرد. ولی چطور باید این آگاهی را اندازه بگیریم؟ در دنیایی که همه کار نکردنشان را با افزایش برندآگاهی توجیه میکنند، چطور باید بفهمیم که کارمان درست بوده است؟ هاب اسپات میگوید که میتوان برندآگاهی را با دو شاخص کمی و کیفی اندازه گرفت.
شاخصهای کمی
ترافیک ورودی به سایت: هرچه ترافیک نوع Direct سایت شما بیشتر باشد، یعنی توانستهاید برندآگاهی خودتان را افزایش دهید؛ یعنی اینکه افراد دارند برند شما را با دامنهی اینترنتیاش به یاد میآورند و افزایش ترافیک مستقیم وبسایت نشانهی خوبی در این زمینه خواهد بود. علاوه بر ترافیک مستقیم، ترافیک ارگانیک (Organic) سایت هم میتواند نشانهی افزایش برندآگاهی باشد. به تجربه ثابت شده است که افراد توی صفحات سرچ گوگل (SERPs) بیشتر روی آن لینکهایی کلیک میکنند که وبسایتاش را از قبل میشناسند. پس میتوان نتیجه گرفت که افزایش ترافیک سایت از این ۲ جهت نشانهی افزایش برند اورنس شما است.
تعامل شبکههای اجتماعی: هر اندازه که تعداد فالوئرهای شما در شبکههای اجتماعی افزایش پیدا کند، به معنی بیشتر شناخته شدن شما است. اینکه مردم بیشتر شما را لایک میکنند و بیشتر برایتان کامنت میگذارند، نشانهی خوبی در این زمینه است.
شاخصهای کیفی
گوگل آلرت: با تنظیم یک گوگل آلرت (Google Alerts) میتوانید ببینید که دیگران چطور از شما و برندتان اسم میبرند. این اتفاق به خوبی شما را از صحبتهای رسانههای بیرونی درباره شما مطلع میکنند.
گوش دادن اجتماعی: این موضوع را قبلا با شما مطرح کرده بودم. باید ببینید که چه کسانی برند شما را منشن میکنند یا از هشتگهای اختصاصی شما استفاده میکنند. هر چه بیشتر از شما حرف زده شود، یعنی برندآگاهی بیشتری به دست آوردهاید.
نظرسنجی: برای این کار میتوانید از خود مشتریان سوال کنید. در دنیای دیجیتال میتوانید با استفاده از گوگل فرمز، تایپ فرم (TypeForm) یا سروی مانکی (Survey Mnokey) این کار را انجام دهید. البته نوع و تعداد سوالاتی که از مردم میپرسید، خیلی حساس و تعیینکننده است.
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.