چند وقت پیش بود که در حین ولگردی توی اینستاگرام، یک ویدیوی جالب از فروشگاه اینترنتی آمازون (Amazon) دیدم. این ویدیو دربارهی طرز کار یک سختافزار جدید آمازون بود که میخواست روند تحویل سفارشهای مشتریان را آسانتر کند. آمازون متوجه شده بود که خیلی از مشتریها هنگام تحویل سفارش در منزل حضور ندارند. به همین دلیل پیک ارسال مجبور میشود یا بسته را برگرداند یا در جایی بگذارد که احتمال دزدیدهشدن زیادی دارد. آمازونیها به این نتیجه رسیده بودند تا یک سختافزار جدید متشکل از دوربین اینترنتی و قفل هوشمند بسازند. این مجموعهی سختافزاری هوشمند به مشتری اجازه میداد با دیدن تصویر پیک، اجازهی ورود او به منزل را بدهد و از امنیت خانه پس از خروج پیک آمازون اطمینان حاصل کند. ایدهی جذابی بود و بلافاصله مرا به خود جذب کرد.
اما امروز فهمیدم که آن دوربین اینترنتی و قفل در هوشمند، ثمرهی تصاحب شرکتی به نام رینگ (Ring) توسط آمازون بوده است. رینگ از خریدهای گران آمازون بوده و ۱ میلیارد دلاری برای آمازون خرج برداشته است. تا اینجا همهچی خوب است و پراگرسیو؛ ولی ظاهرا یک مشکل کوچک یا شاید هم بزرگ باعث شده تا شرکت رینگ موجبات بدنامی آمازون را فراهم کند.
ماجرا از این قرار است که یک خانواده تحت تاثیر همسایهشان که دوربین کنترل کودک رینگ را خریده بودند، این دوربین را برای اتاق دختر خردسالشان تهیه میکنند. این خانواده از خریدشان راضی بودند و با استفاده از دوربین رینگ، از محل کارشان با خانم کوچولوی توی خانه صحبت میکردند. تا اینکه یک روز دختر کوچولو وارد اتاقاش میشود و میبیند که از آن دوربین دوستداشتنی، یک موزیک عجیب و ناآشنا در حال پخش است. وقتی موزیک قطع میشود، یک مرد غریبه از آنسمت خط شروع به صحبت میکند و با ادبیات ترسناک و البته توهینآمیز از دخترک میخواهد تا جملههای نژادپرستانهای را تکرار کند. درست حدس زدید؛ دوربین کنترل کودک رینگ توسط یک خرابکار اینترنتی هک شده بود.
موضوع به اندازهی کافی ترسناک هست تا همهی حواسها جمع شود. اما رینگ بهجای اینکه عذرخواهی کند، دنبال این بود تا مردم را گول بزند و به زعم خودش با نادیده گرفتن مشکل، اعتراضها را بخواباند. مشکل رینگ، مشکل ضعف در روابط عمومی بود و همین موضوع باعث شد تا تصویر بدی از این برند در ذهن مردم شکل بگیرد. حالا آمازون مانده با یک خرید میلیارد دلاری که چنین فضاحتی را به بار آورده است. این تصویر ترسناک، آنقدری بزرگ است که حالا حالاها از ذهن مردم پاک نمیشود. مسالهی حفظ حریم شخصی در این مورد خاص، دیگر آن حالت سوسولبازی رایج را برای مردم ندارد و به یک دغدغهی بزرگ تبدیل شده است.
واقعا چهکسی حاضر است کودک خردسالاش را در معرض چنین مشکلات روحی و روانیای قرار دهد؟ هیچکدام از ماها نمیپذیریم که چنین اتفاقی برای خودمان و عزیزانمان بیفتد. ولی متاسفانه موبایل، تبلت و لپتاپمان بهقدری ما را احاطه کردهاند که دیگر حتی فکر کردن به چنین مسائلی هم برایمان سخت شده است. تکتک این دستگاهها پر از میکروفون و دوربین هستند و میتوانند هر لحظه علیه خودمان استفاده شوند.
راستاش من دیگر آنهایی که وبکم لپتاپشان را با چسب برق مشکی میپوشانند، ملامت نمیکنم. مساله جدی است و پیشرفت تکنولوژی به همان اندازهای که جذاب است، میتواند خطرآفرین هم باشد. شرکتهایی مثل رینگ کمکم دارند ما را محاصره میکنند و از اینکه حریم شخصی و اطلاعات خصوصی ما سواستفاده شوند، آنقدرها هم نمیترسند. من تا به حال خیلی به همهچیز خوشبین بودم؛ ولی باید کمی در عقایدم تجدیدنظر کنم و محافظهکار بودن را هم یاد بگیرم.
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.